مرتضی پاشایی
بهت پیله کردم /نمیمونی پیشم/نه میمبرم اینجا/نه پروانه میشم
عشق در دریا غرق شدن و دوست داشتن... در دریا شنا کردن است دل تو اولین روز بهار..... دل من آخرین جمعه سال.... و چه دور اند و چه نزدیک به هم
یک می پرسد اندوه تو از چیست؟ سبب ساز سکوت مبهمت کیست؟ برایش صادقانه می نویسم برای آنکه باید باشد و نیست در خلوت من نگاه سبزت جاریست این قسمت بی تو بودنم اجباریست افسوس نمی شد کنارت باشم بی تو هر ثانیه و لحظه ی من تکراریست دوستی یک حادثه و جدایی یک قانون است بیایید حادثه آفرین و قانون شکن باشیم
دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم فردا که کسی را به کسی کاری نیست دامان حسین اگر نگیرم چه کنم قیامت بی حسین غوغا ندارد شفاعت بی حسین معنا ندارد حسینی باش که در محشر نگویند چرا پرونده ات امضا ندارد عاشق هرکس شدم او شد نصیب دیگری دل به هرکس دادم زد به قلبم خنجری من سخاوت دیده ام دل به هرکس میدهم شرم دارم پس بگیرم آنچه که بخشیده ام رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن ابتدای یک پریشانیست حرفش را نزن دوست داری بشکنی قلب پریشان مرا دل شکستن کار آسانیست حرفش را نزن
قلمی خواهم ساخت / از نی باغ بهشت جوهر از شیشه ذات/ کاغذ از صفحه دل نور از شمع حیات/ تا بنویسم همه جا نام زیبای تورا خاطرات خیلی عجیبند مرگ انسان زمانی ست که نه شب بهانه ای برای خوابیدن دارد و نه صبح دلیلی برای بیدار شدن . . . مثل درخت باشید که در تهاجم پاییز هرچه بدهد
پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده!
گاهی اوقات می خندیم ، به روزهایی که گریه میکردیم !
گاهی گریه میکنیم ، به یاد روزهایی که میخندیدیم!
روح زندگی را برای خویش نگه می دارد . . .
کاش همه انسانها مثل پاییز باشن تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن
Design By : Pars Skin